صنم خانوم

دیروز به صنم شعریاد دادم اما فقط ریتم شعر رو میگه و همش میگه دادا ، دادا  راستی بهش تمام اعضای صورت رو یاد دادم و بهم نشون میده.   ...

سلام عمرم خاله داره میره سرکار واسه همین یکم دیر به دیر  وبلاگت رو آپدیت میکنم. شرمنده دیروز عصر با خانواده ات و بنیامین رفتید پارک انگاری سوار سرسره شدی و برعکس میخواستی بری بالا. تاب بازی هم کردی کلی. ...

سلام خاله جون چندوقت نتونستم برات بنویسم..ببخشید صنم خانوم الان ( 1 سال و 1 ماه و 27 روز) شده. تو این چند وقت : رفتی یه دکتر جدید و چکاپ شدی . رفتی پل طبیعت رو دیدی. پارک آب و آتش رفتی و برای اولین بار خودت تو پارک راه رفتی. مادربزرگت (مامان بابات) برات یه کت گلبهی خرید با یه شلوار راحتی. خانواده ات رفتن عروسی و شما رو باخودشون نبردن. 3روز با خاله تنها موندی و کلی خوش گدروندیم باهم. بهت یاد دادم که با خرسی بخوابی. با دست های مشت شده داد میزنی دایی دایی. یه بارم رفتی سرکار بابایی تا همه تورو ببینن. راستی خاله جون یه بارم با خانواده ات رفتی قم برای زیارت. و این که چندر...

عشقم راه رفتن رو دیگه خوب یاد گرفته. از مبل بالا و پایین میره بدون کمک کسی. همه رو هم به اسم بابا و مامان صدا میکنه. به هرکی میرسه کله میزنه ... حرکاتش پسرونه اس ...

1سال و 15 روز مراسم اربعین ما هر سال غذا نذری میپذیم. پارسال توی هم چین روزی مراسم اسم گداری صنم خانوم بود. یکی از دوستای پدربزرگش که مداحه اومده بود برامون روضه میخوند که صنمم میکروفن رو گرفته بود و کلی برامون خوندش ...

1 سال و 9 روز امروز کلی با صنم و مامانش عکس انداختیم لباس تولدشه! ( مامانش سرما خورده و خونه اس ) ...

صنم نماز خوندن رو یاد گرفته ...

امروز شنبه 8/9/93   خاله جون تولدت مبارک بهترین ها رو برات ارزو دارم دیروز با پدرو مادرش رفته هپی لند و کلی لباس خریده. فردا میبرمت اتلیه تا عکسای قشنگ با لباسای  جدیدت بندازی. ♡♥♡ یک بهار،یک تابستان،یک پاییز،یک زمستان را دیدی عشقم. ازاین پس همه چیز در جهان تکراری است ،جز مهربانی...!   ...

( 11 ماه و 27 روز) بابا و مامانش میخوان برای تولدش ببرنش فروشگاه هپی لند و 5شنبه ام میخواد بره آتلیه