صنم خانوم

دوشنبه که عید سعید غدیر خم بود با صنم رفتیم بازار موبایل و تبلت براش تبلت خریدیم حالا دیگه همه کلیپ هاشو براش ریختم تو تبلتش ...

دیشب عروسی دعوت بودیم صنمم اولین آهنگ که زده شد شروع کرد به دست زدن و رقصیدن.. خاله فداش بشه... بچه ها رو که میدید انقدر ذوق میکرد.   ...

(10 ماهگی) دسته جمعی رفتیم اردبیل و سرعین هوا خیلی خنک بود و مه الود... شب اول یکم صنم اذیت کرد چون دل درد داشت. (دوشنبه ظهر رفتنی) (تالش - قرق) (رانندگی کردن صنم) (خیار خوردن عشقم -باغ فامیلمون) (دیدن گوسفند و لمس کردنش) (بلال خوردن...) 5شنبه ای هم برگشتیم سمت تهران خیلی خوش گذشت..   ...

(9ماه و 26 روز) امروز صبح صنم با پدر و مادرش رفته لباس خریده تیپ زده... ای جانم..   ...

(9 ماه و 24 روز) عشقم داشت با عروسکاش بازی میکرد و منم ازش عکس انداختم.. ...

ناز نازی من بوس راه دور رو یاد گرفته بوس میندازه. فوق العاده جیغ جیغو شده ...

سلام صنم الان دوروزه مریض شده و سرما خورده... دوشبه نمیزاره کسی بخوابه شب اول مریضیش مامان و باباش خواب موندن صبح و دیررفتن سرکار... ایشالا زودی خوب بشی گلم ... ...

(9 ماه و 15 روز) عسلم بعد اون همه بیتابی دیشبش امروز یه دندون دیگه بالا درآوردش الان 6 تا دندون داره... خاله فداش بشه... ...

دخترنازمون بای بای کردن رو یاد گرفته تا بغل میگیریمش به بقیه بای بای میکنه. از مبل و در و دیوار میگیره تا بلند بشه و روپاهاش وایسته... خیلی شیطون شده دیگه..   ...

شیطنت امروز صبح خانوم خانوما.... (کمد دیواری روی رختخواب ها...) ...